جدول جو
جدول جو

معنی پروازه گر - جستجوی لغت در جدول جو

پروازه گر
کسی که زرورق می سازد، زرورق ساز
تصویری از پروازه گر
تصویر پروازه گر
فرهنگ فارسی عمید
پروازه گر
(پَرْ زَ / زِ گَ)
رجوع به پروازه شود
لغت نامه دهخدا
پروازه گر
کسی که زرورق میسازد، کسی که ورق طلا و نقره را بر روی پوست میچسباند
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از پرویزن گر
تصویر پرویزن گر
پرویزن ساز، غربال ساز
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از خوازه گر
تصویر خوازه گر
خواستگار، برای مثال می رسیدش از سوی هر مهتری / بهر دختر دم به دم خوازه گری (مولوی۱ - ۸۵۸)
فرهنگ فارسی عمید
(پَرْ زَ گَ)
غربالی. (دهار)
لغت نامه دهخدا
(پَرْ زَ / زِ یِ)
لالۀ گوش
لغت نامه دهخدا
(خوا / خا زَ / زِ)
خواهنده. خواهشگر. (غیاث اللغات) (آنندراج) :
میرسیدش از سوی هر مهتری
بهر دختر دمبدم خوازه گری.
مولوی
لغت نامه دهخدا
تصویری از پرویزن گر
تصویر پرویزن گر
غربالی ژنکه پرویزن سازد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از خوازه گر
تصویر خوازه گر
خواستگار
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از آوازه گر
تصویر آوازه گر
تبلیغ کننده، مبلغ
فرهنگ واژه فارسی سره